پيشرفت هاي دختركم
سلاااااااااااااااااااااااااااام خوشكلم.
قربووووووووووووووووووووووووووون دخترم برم كه روز به روز شيرين تر ميشه....
دخترم چند روز پيش رفتيم خونه مادجون(مادر خودم)كه گفت:چرا ثنا دد دد نميگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وقتي اومديم خونه دست به كار شدم و2 روز دارم باهات تمرين ميكنم كه ديروز نتيجه داد ظهر كه خواب بوديم شما زودتر بيدار شدي و مشغول بازي كردن بودي كه منم از سروصداهات بيدار شدم غرق بازي با دستات بودي كه گفتي:دد دد
واااااااااااااااااي انگاري دنيارو بهم دادن خيلي خوشحال شدم
امروز از خواب كه بيدار شدي بردمت حموم وقتي لباساتو تنت كردم مشغول جمع كردن لباسات شدم كه بابايي يواشكي گفت بهت نگاه كنم كه منم نگات كردم ديدم انگشت پاتو توي دهنت كردي داري ميخوري
واي خداااااااااااا منم جيغ كشيدمو كلي ذوق كردم كه شما ترسيدي و انگشتتو از دهنت درآوردي
خيلي حيف شد صحنه قشنگي بود
ديشب هم واسه چند دقيقه تورو توي روروئك گذاشتيم.
هنوز هم دنده عقب ميري و ميچرخي ولي بعضي وقتا بدنتو بالا ميبري.
در كل منو بابايي عاشق همه كاراتيم.