وروجكم...
سلاااااااام عشقمممم چند روز كه ياد گرفتي بدون كمك منو بابايي غلت بزني خودتو كشتي!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! بس غلت ميزني يه دقيقه هم آروم وقرار نداري خيلي ذوق ميكني هي بابايي مياد تورو ميذاره سر جات چند ثانيه نگذشته باز غلت ميزني بابايي خيلي ناراحت ميشه ميگه اينجوري خيلي به شكمت فشار مياد دل درد ميشي كو گوش شنوا.
ميخواستم شب با خاله اعظم(دوست صميميم)بريم پارك كه نشد آخه خاله اعظم رفت خونه خواهرش در نتيجه خونه مونديم فردا هم قرار بريم خونه بابابزرگ چون بابايي ميره مشهد واسه باشگاهش
خدايا شكرت بخاطر بزرگترين و بهترين نعمتي كه به من دادي نعمت مادر شدن.
دوستت دارم گللللم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی